همچنین جامعهپذیري فرآیندي است که از طریق آن یک فرهنگ به اعضاي جامعه خود میآموزد تا به راههایی که از نظر اجتماعی مورد پذیرش است کارکرد داشتهباشند. اجتماعی شدن براي انسان ضروري است چرا که انسان فاقد غرایزي است که رفتارهاي خاص را براي موقعیتهاي ویژه مشخص کند (دسترنج، 1392). این فرآیند از طریق تأثیر والدین و سایر کارگزاران جامعهپذیري صورت میگیرد. اجتماعیشدن متأثر از محیط اقتصادي- اجتماعی فرد میباشد که از نگرشها، باورها و رفتارها در طول زندگی وي ناشی میشود. بنابراین جامعهپذیري در این مفهوم یک فرآیند پویا است (رازقی و سبزه، 1392). اهداف جامعهپذیری عبارتند از: پذیرش آداب و رسوم، سنتها، عقاید و رفتارهای جامعه و عمل به آنها، تطبیق عادات و رفتار فرد با هنجارهای اجتماعی، امیدواری به نتایج مثبت نظم و انضباط (دسترنج، 1392). جامعه شناسان فرآیند جامعهپذیري را از دو دیدگاه مورد بررسی قرار می دهند. الف) دیدگاه فردي: از دیدگاه فردي، فرآیند جامعهپذیري به معناي گسترش "من اجتماعی" است. کولی و مید از جمله صاحبنظرانی هستند که اجتماعی شدن را از این دیدگاه مورد بررسی قرار داده اند. ب)دیدگاه اجتماعی: از این دیدگاه، جامعهپذیري فرآیند انتقال میراث فرهنگی و تداوم آن از این طریق است (ساروخانی، 1390). از جمله ابعادی که در زمینۀ جامعهپذیری کودکان میتوان اشاره نمود؛ سازگاری اجتماعی، مسئولیتپذیری و قانونپذیری اشاره میباشد (خدیوی، 1397).